بی مقدمه...
درباره وبلاگ

خداوندا آرامشی عطا فرمــــــــــــــا تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی که تفاوت آن دو را بدانم… عاشقان به وبلاگ عاشقانه من خوش امدید.
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 233
بازدید ماه : 636
بازدید کل : 95367
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



عشق ق ق ق ق
سرنوشت را کی توان از سر نوشت
دو شنبه 10 خرداد 1392برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : صالح       

آمد و تمام وجودم شد، عشق حقیقی را با او تجربه کردم
وقتی او را می دیدم ، ضربان قلبم تندتر میشد، چرا که جانم را می دیدم...
داشتم از پیله خارج میشدم تا با او پروانه شوم
میدانستم که اگر با او پروانه میشدم به همه وجودش محبت می دادم...
می دانست که دریایی از محبتم....
ترس داشتم از تنهایی...
میدانست طاقت ندیدنش را ندارم....
شاید این کلماتی که از ذهن خاکستر شده و افسار گیسخته ام بیرون می آید پریشانتان کند؛
ولی شاید از غریبی ام کم کند ،اگر حرف دلی باشد از شما....
قرار است از بالهایم جدایم کنند...
و این قرار به واقعیت تبدیل شد» مرا از او جدا کردند...
ویران شدم...خم شدم، شکستم....خرد شدم.....
بدون او دقایق زندگی دیگر برام معنایی ندارد....
روزهای سخت و زجر آوری دارم...
از لفظ غریب جامانده بدش می آمد...آن موقع از یاد برده بودم غریبی را نتوانستم برای (تمام وجودم) معنایش کنم...
اما حالا می فهمم که چه تنهایی در انتظارم است و قرار است همیشه یک غریب جامانده بمانم...
و حالا یک غریب جامانده ام...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: