موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
عشق ق ق ق ق
سرنوشت را کی توان از سر نوشت
پشت سر هر معشوق خدا ايستاده است و هر گامي كه تو در عشق برمي داري ،خدا هم گامي در غيرت برمي دارد ؛تو عاشق تر مي شوي و خدا غيورتر. و آن گاه كه گمان مي كني معشوق چه دست يافتني است و وصل چه ممكن و عشق چه آسان ،خدا وارد كار مي شود و خيالت را در هم مي ريزد و معشوقت را در هم ميكوبد،معشوقت هر كس كه باشد و هر جا كه باشد و هر قدر كه باشد ،خدا هرگز نمي گذارد ميان تو و او چيزي فاصله بيندازد. معشوقت مي شكند و تو نا اميد مي شوي و نمي داني كه نااميدي زيباترين نتيجه عشق است. چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 12:5 :: نويسنده : صالح
خدافظي.... خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه... برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه... نگاه کن اخر راهم نگا کن اخر جادست.... نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست... منو تنها بزار اینجا تو این روزای بی لبخند... که باید بی تو پرپر شم که باید از نگات دل کند.... حلالم کن اگه میری اکه دوری اگه دورم.... اگه با گریه می خندم حلالم کن که مجبورم.... نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمی تونم... که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم... فدای عطر اغوشت برو که وقت پروازه.... برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه... برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن.... خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم کن.... چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : صالح
تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم .. می خوام بگم تو دنیای منی .. می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره .. می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !! می خوام بگم شدی مجنون عشقم … می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم ! می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم .. می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !! می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !! می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم … می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم … می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم … می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم … می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم .. می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !! می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !! می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم .. می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم … می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !! می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !! می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم .. می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !! می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 11:59 :: نويسنده : صالح
با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 11:58 :: نويسنده : صالح
شب منم و ماه در تنهایی و سکوت رازآمیزی که گویی تمام حقیقت ها از پشت ابرهای خاکستری شب به من نگاه می کنند. شب انگار یادآوری توقف دنیاست در بی توقفی! و سکوتش آن سوی ابرها روشن است و پرهیاهو! هر شب تکه ای از ماه را گاز می زنم و ابر می نوشم و پر می شوم از خاطره ستاره هایی که کودکی ام در شمردن بی انتهایی شان سر شد! شب منم و ماه بدنبال ستاره ای با پیراهنی از جنس مروارید و دنباله ای بلند! که همیشه وعده داده شده ایم "که دستانش گشایش آرزوهاست" و عبورش در هیاهوی ستاره ها و تکه آهن های آدم ساخته گم می شود... ماه نیمه را در گرگ و میش صدا و سکوت تیره و روشن و در جنگ روز و شب به دست چشمان پاکی می سپارم که "همیشه" را در نظاره است...!
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 11:55 :: نويسنده : صالح
میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر کنار فلان باغ می بینمت. مجنون که شیفته دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست. نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید از کیسه ای که به همراه داشت چند مشت گردو برداشت و ریخت تو جیبهای مجنون و رفت. مجنون وقتی چشم باز کرد خورشید طلوع کرده بود آهی کشید و گفت: ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم.افسرده و پریشون برگشت به شهر. در راه یکی از دوستانش اونو دید و پرسید: چرا اینقدر ناراحتی؟! و وقتی جریان را شنید با خوشحالی گفت: این که عالیه ! آخه نشونه اینه که لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره ! دلیل اول اینکه: خواب بودی و بیدارت نکرده! و به طور حتم به خودش گفته : اون عزیز دل من که تو خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟! و دلیل دوم اینکه: وقتی بیدار می شدی گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت پس برات گردو گذاشته تا بشکنی و بخوری ! مجنون سری تکان داد و گفت: نه ! اون می خواسته بگه: تو عاشق نیستی ! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد ! تو رو چه به عاشقی؟ بهتره بری گردو بازی کنی ! رفــتــﮧ ای ؟
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥ خــــدایـــــا ؛
مردم این شهر چقدر خوبند !
دیدند کفش ندارم
برایم پاپوش درست کردند … چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : صالح
عشق ممنوع تقدیم به کسانی که در کویر بی عشقی زمانء تشنه عشق هستند و به آن نرسیدند. تقدیم به انسانهایی که هنوز نتوانستند خود را با زندگی بی روح ماشینی تطبیق دهند و هنوز روح لطیف و حساسی دارند. تقدیم به آنانی که به عشق خود نرسیدند و سوختند.فریاد زدند اما به گوش هیچ کس نرسید دلنوشته ها و شاید تجربه های خود را در این مورد دریغ نکنید. چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : صالح
آهای فلانی مرامیشناسی ؟؟؟ من همان مسافرم همان مسافر راهـی مبـهم ، اما چشـم انتـظار ...... گاه خسـته و پژمـرده از هیـاهوی روزگـار امابدان یکنفر در هـمین نزدیکــی ها چیزی
گاهی باید بی رحم بود! نه با دوست... نه با دشمن! بلکه با خودت! و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی توی صورت خودت !!!
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 20:21 :: نويسنده : صالح
یادتهکـناره دریـا روی مـاسـه های ساحل
گـفـتی که هرگــز تو از من نمیــشی یه لحظه غافـل دو تا قـلب عاشـقونه روی ماسه ها کشـیدی گـفــتی تاره موی مـن رو به همه دنیانمیدی نــــه مگه تو نگفــته بودی واسه تو رفیق راهم ما چه نـقـشه ها کشیدیـم واسـه فردا های با هم تو میگفـتی که بمونیم پاکـو بی ریاحو سـاده دسـت های همـو بگیـریم توی پیچـو خمه جاده اما افـسوس آب دریا قـلب ها رو از هم جدا کـرد دل سنـگ آبی آب لـب هامونو بی صدا کرد توی چشـم به هم زدن بود آب دریا خاطراتم حالا یه دل واسه مـن مونـد که اونم مونده تو ماتم بـمیرم اون دمه آخــر چـی به روزه عشـقم اومد هـی نگاش به من میوفـتـاد کاری از من بر نیومـد مـیدیدم که لای مـوج ها دنباله دسـتام میـگرده ای خدا خودت نگام کـن دریا با دلـم چه کـرده خون بهـاشو مـن نمیخام عشـقمو داری میگیری دریا و ساحـلو سـنگت ای خدا کنه بـمیری مـیدیدم که لای مـوج ها دنباله دسـتام میـگرده ای خدا خودت نگام کـن دریا با دلـم چه کـرده اما افـسوس آب دریا قـلب ها رو از هم جدا کـرد دل سنـگ آبی آب لـب هامونو بی صدا کرد توی چشـم به هم زدن بود آب دریا خاطراتم حالا یه دل واسه مـن مونـد که اونم مونده تو ماتم از لـبـه دریا و ساحل هر کی یه خاطره داره آخـه دسـته خیـلی ها رو توی دسته هـم میـزاره دریا حـرفی دارم اما واسه گـلایه دیـره از خـدا میـخام که هـیچ وقـت عـشـقـتو ازت نگیره
اما نارفـیـقی کردی عـشقـمو نـشونه باشه اشـکالی نـداره ما خـدامون مـهربونه !
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 20:19 :: نويسنده : صالح
چه بگویم با تو؟ دلم از سنگ که نیست گریه در خلوت دل ننگ که نیست چه بگویم با تو؟ که سحرگه دل من از دست تو ای رفته زدست ... سخت به تنگ آمده بود .... ############### ذهن را ذرگیر عشق خیالی کرد و رفت! واژه های روشن عشق را سوالی کرد و رفت! چون رمیدن های آهو ناز کردن های او... چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت...! ################ زیر بار غم عشقت قامتم خم شد و پشتم بشکست در خیالم تویی آن قامت بالنده هنوز آتش عشق پس از مرگ نمیرد هرگز ; گر که گورم بشکافند عیان میبینند... زیر خاکستر جسمم باقیسث آتشی سرکش و بالنده هنوز ################ دیگر گل خورشید از سرخی به زردیست.. غم در نگاه آسمان لاجوردیست.. با یاد لبهایش مانده ام تنهای تنها تنها خدا میداند تنهایی چه دردیست ############### تو مثل من زمستونی نداری که باشه لحظه ی چشم انتظاری گلدون خالی ندیدی نشستی زیر بارون گلهای کاغذی داری هزارون توعاشق نبودی ببینی تلخه روزای جدایی چه سخته چه سخته بشینم بی تو با چشمای گریون! ################# پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 23:33 :: نويسنده : صالح
كاش وقتی خودم را ميشكستم..! به همین راحتی
يا تو زيباتر شدي ! .... نفس کشيدن ، دل سپردن ، مثل دريا ..... ماه من!! یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 19:1 :: نويسنده : صالح
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت میکنید. وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس میکنید. وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه میروید احساس غرور میکنيد. وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوریاش برایتان سخت و دشوار است. وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست. وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است. وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید. وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید. وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید. وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بنبست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش میرسید. وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری میکنید. وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواستههای خود برای شادی او بگذرید. وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت میدهيد. وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد. وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید. وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختیها برایتان آسان و دلخوشی های زندگی تان فراوان میشوند. وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد. وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه مینگرید و رسیدن به آرزوهای تان را آسان میشمارید. وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی میکنيد. وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست. وقتی کسی را دوست دارید، آرزو های تان آرزوهای اوست. وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید. اماچه سخته کسی رو واقعا دوست داشته باشی وهمه ی این حسارونسبت بهش داشته باشی اما اون اصلا اصلا حتی یه ذره هم نخوادت و بهت فکر نکنه بخداسخته......
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل يعني يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : صالح
من یاد گرفتهام “دوست داشتن دلیل نمیخواهد…” دل میخواهد…! ولی نمیدانم چرا یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : صالح
توی خلوت پر همهمه ام که صدایی به صدات نمی رسه اگه میتونی منو دعا بکن من که دستم به خدا نمیرسه آسمونا ارزونیه پرنده ها جای آسمونا یک قفس بده همه ی دار و ندارمو بگیر هر چی بودمو دوباره پس بده بازم هیچ راهی به مقصد نرسید من هزار و یک شبه معطلم تا ته جاده ی دنیا رفتم و بازم انگار سر جای والم چرا دنیا باتام وسعتش مرحمی برای زخم من نداشت پای هر چی که دویدم آخرش حسرت داشتنشو تو دلم گذاشت سر رو شوه های سنگ روزگار قد این فاصله هق هق میکنم دارم از ثانیه ها سیر میشم دارم از دوری تو دق میکنم پشت خنده های مصنوعی من دل به این بغض گلو شکن بده روزگار سردموورق بزن دست مهربونتو به من بده گم شدم توی شبی که خودم شبی که حتی یه فانوس نداره منو با خودت ببر به روشنا آخه هیشکی مثل تو منو دوست نداره لک زده دلم واسه یه هم زبون شیشه ی دل همه سنگ شده می دونی دلیل گریه هام چیه ای خدا دلم واست تنگ شده آی خداااااااااا
شنبه 9 دی 1391برچسب:, :: 2:29 :: نويسنده : صالح
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند! این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ، همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ، بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
شنبه 9 دی 1391برچسب:, :: 2:21 :: نويسنده : صالح
ایـن روزهـا،
بـا تـو، بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم، حـرف دارم… امـا مـجـالـی نـیـسـت تـا بـنـشـیـنـی بـه پـای ایـن هـمـه حـرف، دلـم تـنـگ اسـت، فـقـط بـرای حـرف زدن بـا تـو… دیـگـر نـمـیـدانـم چـه کـنـم، یـا چـه بـگـویـم… خـسـتـه ام، کـمـی هـم بـیـشـتـر… فـراتـر از تـصـورت… سـخـت اسـت بـرایـم تـوصـیـفـش… تـا بـه حـال نـمـیـدانـم، دیـده ای درمـانـدگـی و بـی قـراری هـای من را یـا نـه…؟ بـغـض فـرو خـورده در گـلـویـم بـهـانـه گـیـری هـای دل بـی قـرارم و یـا…غـم نـهـفـتـه در نـگـاهـم،… کـه بـه خـدا قـسـم، هـیـچ یـک از ایـن هـا، دیـدن نـدارد… باهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم . . . کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟ !وقتی کســی جایت آمد … دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !و این است بازی باهــم بودن.. بیــــا باید امشب جور دیگر نگریست جور دیگر گونه ای دیگر گریست و حالا من به آرامش خواهم رسید اما بدون تو آرامشی که دیگران آن را به این نام میخوانند اما من آن را فلاکتی میخوانم و بس اینجا شادی برای من معنا ندارد هنوز سردرگمم که آیا تورا فراموش کنم یا نه آیا به امید روزی بنشینم که تو مرا میبینی یا نه اینجا فقط تنهایی و غم و انتظار معنا دارد تاریک است و بی روح حتی پرنده ای در آن پر نمیزد حتی صدای خنده ی کودکی شنیده نمی شود فقط صدای ناله ی من گاه گاه بلند می شود که تو را می خواند...! شنبه 9 دی 1391برچسب:, :: 2:9 :: نويسنده : صالح
نامه ی به خدا ...
سلام خدا جون …
میدونم ازم دلخوری ،
میدونم چند وقته بهت سر نزدم ،
میدونم چند وقته فراموشت کردم !
خدا جون میخوام واست از دلتنگیم بگم ،
میدونم مثه همیشه سنگه صبورمی .
دلم خیلی گرفته ،
این بار نه از دور و بریهام ، نه از دنیا ، از خودم !!
یه مدته حضورت توی لحظه های بودنم احساس نمیشه !
یه مدته بودنت توی زندگیم کمرنگ شده !
یه مدته از گناه ابایی ندارم !
یه مدته دیگه از سنگینی نگاهت شرم ندارم !
یه مدته توی مرداب زندگی غرق شدم !
یه مدته بنده ی ناسپاس شدم !
یه مدته مغرور شدم !
خدا جون نمیدونم چرا دیگه صدای اذونت آرومم نمیکنه !
یه مدته شنیدن صدای “الله اکبر ” اذونت مضطربم میکنه !
اضطراب از فاصله ی افتاده بین من و تو
خدا جون … تو کمکم کن !!
نذار از تو تهی بشم ، نذار با نبودنت بمیرم !
“دستمو بگیر، کمکم کن“
سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : صالح
جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : صالح
حالم خرابه کسی رو ندارم ازم بپرسه آخه دردت چیه دارم توغصه هامیمیرم اما یکی نفهمیدکس و کارم کیه بی کسی بد دردیه درمون نداره حتی اشکاتم واسه توکم میزاره وقتی هیچ عشقی به زندگی نداری هرچی حوصله تو هی سرمیاره عمری رو گشتم دنبال یه لیلی مجنون اون باشم ولی نبوده تا وقتی که تب میکنه بمیرم خراب اون باشم ولی نبوده مردم ببینید زندگی حسود چون عشق رو از هستی من ربوده اینم یه جور ازگنبدکبود زیر گنبد کبود یکی بود یکی نبود توشدی همونی که بود منم شدم اون که نبود جمعه 17 آذر 1391برچسب:, :: 20:46 :: نويسنده : صالح
شاگردی از استادش پرسید: عشق چست ؟استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی… و این است فرق عشق و ازدواج
پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : صالح
گفتم :خدايا ازهمه دلگيرم. گفت:حتي ازمن؟ گفتم :خدايا دلم را ربودن. گفت :پيش ازمن؟ گفتم :خدايا چقد دوري؟ گفت:تويامن؟ گفتم: خدايا تنهاترينم. گفت:پس من؟ گفتم :خدايا كمك خواستم. گفت :ازغيرمن؟ گفتم:خدايا دوستت دارم. گفت:بيشتر از من؟ گفتم:خدايا اينقدر نگو من. گفت:من توام وتو من....... چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 16:6 :: نويسنده : صالح
وقتي كسي صادقانه بهت عشق هديه ميكند و تو پس ميزني منتظر باش تا قلبتو به كسي هديه كني و اون تو رو پس بزنه
اجازه خدا ؟ ميشه ورقمو بدم ؟ ميدونم وقت امتحان تموم نشده! ولي خسته شدم.........
دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : صالح
قدش به عشقم نمی رسید! غرورم را زیر پاش گذاشت تا برسد!!! |
|||||||||||||||||||||||
![]() |